رهینه بودن نفس کل انسان‌ها، غیر از اصحاب یمین!

«کُـــلُّ نَفْــسٍ بِــمـا کَسَــبَـتْ رَهینَـــةٌ،»
1- المیـزان، ج: 18، ص: 45. 
رهینه‌بودن نفس کل انسان‌ها، غیراز اصحاب یمین! (35)
«هــر کســی در گــرو عملــی اســت کــه انجــــام داده اســـت.» (38 / مدثر)
«اِلاّ اَصْحــــــــــــابَ الْیَمیــــــــــــنِ!»
«مگــر اهـل یمیـن کـه بـه یمـن و سعـادت نیکـوکـار شـدنــد!» (39 / مـدثــر)
هر نفســی در گرو است، با آن‌چــه که کرده، و یا به سبــب آن‌چه کرده، و یا در مقابــل آن‌چه کـرده است. 
گویا عنایت در رهینه شمردن هر نفس این بوده که خدای تعالی این حق را به گردن خلـق دارد کـه بـا ایمـان و عمـل صـالح او را بنـدگی کنند، پس هر نفسـی از خلـق نـزد خـدا محفـوظ و محبـوس است، تـا ایـن حـق و ایـن دین را بپـردازد، حـال اگـر ایمـان آورد و عمـل صـالح کـرد از گـرو در آمـده آزاد می‌شـود، و اگـر کفـر ورزیـد و 
(36) انسان و اعمالش 
مـرتکـب جـرم شــد و بـا ایـن حـال مـرد، هم‌چنان رهیـن و بـرای ابـد محبـوس اسـت.
وقتی نفس انسانی رهین کرده‌های خود باشد، قهرا هر نفسی باید از آتش قیامت که او را در صورت مجرم بودن و پیروی حق نکردن در آن حبس می‌کنند دلواپس باشد که، همین دلواپسی تقوی است.   
«اِلاّ اَصْحابَ الْیَمینِ!» اصحاب یمین کسانی هستند که در روز حساب نامه عملشان را به دست راستشان می‌دهند، و اینان دارندگان عقاید حق و اعمال صالح از مؤمنین متوسط الحالند، که نامشان به عنوان اصحاب الیمین در مواردی از قرآن کریم مکرر آمـده است. 

رهینه بودن نفس کل انسان‌ها، غیر از اصحاب یمین!

«کُـــلُّ نَفْــسٍ بِــمـا کَسَــبَـتْ رَهینَـــةٌ،»
1- المیـزان، ج: 18، ص: 45. 
رهینه‌بودن نفس کل انسان‌ها، غیراز اصحاب یمین! (35)
«هــر کســی در گــرو عملــی اســت کــه انجــــام داده اســـت.» (38 / مدثر)
«اِلاّ اَصْحــــــــــــابَ الْیَمیــــــــــــنِ!»
«مگــر اهـل یمیـن کـه بـه یمـن و سعـادت نیکـوکـار شـدنــد!» (39 / مـدثــر)
هر نفســی در گرو است، با آن‌چــه که کرده، و یا به سبــب آن‌چه کرده، و یا در مقابــل آن‌چه کـرده است. 
گویا عنایت در رهینه شمردن هر نفس این بوده که خدای تعالی این حق را به گردن خلـق دارد کـه بـا ایمـان و عمـل صـالح او را بنـدگی کنند، پس هر نفسـی از خلـق نـزد خـدا محفـوظ و محبـوس است، تـا ایـن حـق و ایـن دین را بپـردازد، حـال اگـر ایمـان آورد و عمـل صـالح کـرد از گـرو در آمـده آزاد می‌شـود، و اگـر کفـر ورزیـد و 
(36) انسان و اعمالش 
مـرتکـب جـرم شــد و بـا ایـن حـال مـرد، هم‌چنان رهیـن و بـرای ابـد محبـوس اسـت.
وقتی نفس انسانی رهین کرده‌های خود باشد، قهرا هر نفسی باید از آتش قیامت که او را در صورت مجرم بودن و پیروی حق نکردن در آن حبس می‌کنند دلواپس باشد که، همین دلواپسی تقوی است. 
«اِلاّ اَصْحابَ الْیَمینِ!» اصحاب یمین کسانی هستند که در روز حساب نامه عملشان را به دست راستشان می‌دهند، و اینان دارندگان عقاید حق و اعمال صالح از مؤمنین متوسط الحالند، که نامشان به عنوان اصحاب الیمین در مواردی از قرآن کریم مکرر آمـده است. 
آن‌چه از آیه فوق استفاده می‌شود این است که نفوس دارای عمل به دو قسم تقسیم می‌شوند، یکی نفوسی که رهین به کرده‌های خویشند، و این نفوس مجرمین است، و 
رهینه‌بودن نفس کل انسان‌ها، غیراز اصحاب یمین! (37)
دوم نفوس آزاد شده از رهن، و این نفوس اصحاب یمین است، و اما سابقون مقرب، یعنی آن‌هایی که خدای تعالی در بعضی از موارد کلامش قسم سوم برای دو قسم نامبرده شمرده و فرموده: «وَ کُنْتُمْ اَزْواجا ثَلاثَةً فَاَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ... اُؤلئِکَ الْمُقَرَّبُونَ،» (7 تا 11 / واقعه) داخـل در تقسیم مورد بحث نیستند، چون در اول قید کردیم، نفـوس دارای عمـل. 
و اما مقربین آن چنان در مستقر عبودیت استقرار یافته‌اند که اصلاً خود را صاحب نفس نمی‌دانند، تا چه رسد به این‌که صاحب عمل بدانند، هم نفس خود را ملک خـدا مـی‌داننـد، و هم اعمـالشـان را، آنـان نـه در محضـر خـدای تعـالـی حـاضـر مـی‌شوند، و نه به حسابشان رسیدگی می‌شود، هم‌چنان که در آیـه زیر فرموده: «فَاِنَّهُمْ لَمُحْضَروُنَ»(127و128/صافات) پس این طایفه از تقسیم موردبحث به‌کلی بیرونند. (1)
(38) انسان و اعمالش

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.